ع - ح. صفايى
زبان و کارکرد فرهنگى ارتباطى
از زمانى که سخنان خدا و وحى به ميان آمده و قرآن، آخرين کتاب آسمانى بر صفحه گيتى«نزول اجلال» کرده، آدمى را متحير و شيفته خود ساخته است. آنان که بار ديگر در اين جهان به فرمان خدا و قرآن«قالوابلى» گفتند، پيوسته سعى داشتهاند که از«گلستان» قرآن«گلى» برچينند.
هر قوم و گروهى که قرآن را امام و پيشواى خود دانستند، به گونههاى مختلف از فرهنگ آن بهره جستند؛ از ميان آنها ادبيان و فارسى زبانان نيز از اين«مائده آسمانى» بهرهها جسته و وجود تشنه خود را سيراب نمودهاند و سفره بيان و کلام خود را مزين به«واژگان و مضامين» آن کرداند.
گروهى«تمثيلات» آن را بر گرفتند و برخى پارهاى از آيات را«تضمين» نظر و نثر خود کردند و بعضى از نور آيات«اقتباس» جستند و واژگان قرآن را سر مشق دفتر خود ساختند. عدهاى ديگر آياتى که به صورت«ضرب المثل» در ميان مردم رايج شده بود در نوشتارهاى خود به بند کشيدند و برخى به ترجمه و تفسير ادبى و عرفانى آيات پرداختند و گروهى محتواى آيات را به صورتى ماهرانه«تحليل و حل» کردند و بعضى با«تلميح» به داستانهاى قرآنى، بر شيرينى کلام خود افزودند و بازار ادب خود را رونق بيشترى دادند و در عين حال هر يک از آنان يک دل و يک صدا اعتراف کردند که«هر چه کردم همه از دولت قرآن کردم» و خلاصه فرهنگ ملى خود را با فرهنگ قرآنى آميختند و«شهد» آيات را با«موم» گفتار و نوشتار خود«عجين» ساختند و جان خود را در چشمه سار کلام خدا شست و شو دادند. به هر حال اين تأثير پذيرى از قرآن و در پى آن احاديث پيامبر صلى الله عليه و آله و سلم و ائمه اطهار(عليهم السلام) از زمانى که کهنترين نسخههاى ادبى ما در دست است، پيشينهاى ديرينه دارد. به ويژه از قرن ششم هجرى قمرى به اين طرف اين أنس با قرآن بيشتر نمايان مى شود؛ يعنى در آثار نويسندگان و شاعران«سبک عراقى»؛ مانند: عطار، سنايى، خاقانى، مولانا، سعدى، حافظ و جز اينان. از آن زمان تا عصر حاضر به ويژه پس از انقلاب اين تأثير پذيرى نمايانتر شده است و مى شود.
ما در اين نوشتار با رعايت اختصار به امور زير مى پردازيم: آوردن نمونه هايى از«تأثير پذيرى از قرآن» همراه با چشم اندازى گذرا به زندگانى برخى از سرايندگان و نويسندگان ادب فارسى و تعريف اجمالى پارهاى از صنايع و آرآيْهاى ادبى؛ ذکر پارهاى از آيات قرآن که به صورت ضرب المثل در ميان فارسى زبانان راه يافته و همچنين واژگان فارسى راه يافته است.
صنايع يا آرايههاى ادبى
در اين بخش آن دسته از آرايههاى ادبى را که در رابطه با تأثير پذيرى ادب فارسى از قرآن است به اختصار معرفى مى کنيم.(1)در ضمن براى پرهيز از درازنويسى مثالهاى هر کدام را در بخش بعدى همراه با معرفى شاعران و نويسندگان مى آوريم.